Adame Badi Naboodam - Alishmas/Mehdi JahaniWritten by:Mehdi Jahaniوقتی درُ محکم بستیتا خود صبح گریه کردمخاطرات رو دوره کردمکاشکی میذاشتی برگردممنو تنهایی شبمنو بی حالی و تببا یه خودکار رو به شهربیدارم من کل شبمن که آدم بدی نبودمبی تو سردرد و جنونبی تو بارون و خزونبیا برگرد سمت منیه بار دیگه بمونبی تو دستام سرد سردهبی تو چشمام گریه کردهبی تو قلبم پر دردهبی تو رنگم زرد زردهبی تو سردرد و جنونبی تو بارون و خزونبیا برگرد سمت منیه بار دیگه بمونبی تو دستام سرد سردهبی تو چشمام گریه کردهبی تو قلبم پر دردهبی تو رنگم زرد زردهیه جوری رفت و درم بستکه هنوز صدای در تو سرم هستاینو فهمیدم همون لحظهکه هرکی سنگدل تره برندسحتی ندارم نفس خستسمغزم میخونه مثل قفس در بستستخت شده واسه من هر لحظهنمیدونم عشقی تو دلش اصلا هستاگه چشمام کبودنفقط واسه اینه که آدما حسودنهر موقع که نبودم پشتم زدنمنو تو دل تو کشتن فقطتعریفاشون از صدتا فحش بدترنفهمیدم که خودیا از همه دشمن ترنمنو پیچیدن و خودشون به سمتت اومدناونا که فکر میکردم از همه خوش قلب ترنبیا فکر کن اولشیممثلا روز اولهبیا برگرد ببین بی توواقعا حال من بدهمیون اون همه آدممن تورو انتخاب کردمهرجا رفتم بدون تویه کاری کردی برگردممن که آدم بدی نبودمبی تو سردرد و جنونبی تو بارون و خزونبیا برگرد سمت منیه بار دیگه بمونبی تو دستام سرد سردهبی تو چشمام گریه کردهبی تو قلبم پر دردهبی تو رنگم زرد زردهبی تو سردرد و جنونبی تو بارون و خزونبیا برگرد سمت منیه بار دیگه بمونبی تو دستام سرد سردهبی تو چشمام گریه کردهبی تو قلبم پر دردهبی تو رنگم زرد زرده